آریا جوان - فارس /کسب فقط یک برد از ۵ بازی اخیر یا به عبارت بهتر ۶ امتیاز از ۱۵ امتیاز ممکن، آماری نیست که هواداران استقلال با آن بتوانند خودشان را دلخوش به قهرمانی کنند.
نمایش تیم ساپینتو از آغاز تا پایان کار مقابل گلگهر هیچ رنگ و بویی از برد نداشت. نکته قابل تامل ماجرا همین جاست؛ تیمی که همین چند روز قبل با یک بازی دلچسب المحرق را قلع و قمع کرده بود، در چمن ناهموار شهرقدس تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداشت.
۱.استقلال در ۷ بازی تمام مسابقات این فصلش گل اول را خورده که در هیچ یک از آنها تیم پیروز نبوده است. ۴ شکست و ۳ تساوی از این تعداد حکایت از این دارد که آبیها با کامبک غریبهاند. در واقع نکته مهم این است که تیم ساپینتو در شرایطی که تحت فشار است، نمیتواند روحیه خود را بازیابی کند و به بازی برگردد.
۲. مهدی تارتار در نشست خبری جمله مهمی گفت؛ "اینکه ما کنارههای حریف را بستیم تا نتواند کاری را انجام دهد." استقلال بیش از حد به وینگرهایش وابسته است. تقریبا تمام توپها در فاز هجومی به آسانی و کوشکی ختم میشوند. همین هم باعث شده تا با از کار انداختن بالهای کناری جریان فنی دچار اختلال جدی شود. اینکه وینگرهای استقلال کلید حملات تیم روی دروازه حریف هستند، بد نیست اما نمیتوان تمامی مسیرها برای رسیدن به دروازه رقیب را در همین یک مورد تعریف کرد.
بازار ![]()
۳. بازی با گلگهر ثابت کرد که رستم آشورماتوف چه مهره ارزشمندی برای استقلال است. تیم ساپینتو در ۹ دیداری که مدافع ازبک را در اختیار نداشته فقط ۲ بار برنده شده است. عارف غلامی هم بر خلاف آنچه که از او انتظار میرود، کوچکترین نقش مثبتی در بازیسازی از عقب زمین نداشت. به علاوه معضل مهم دیگر، تعیین شرح وظایف مدافعان روی توپهای ارسالی است که کاملا نادیده گرفته میشود.
۴. به شکل غیرقابل انکاری بین منیرالحدادی قبل و بعد از مصدومیت تفاوت زیادی وجود دارد. ستاره مراکشی در اکثر دقایق از جریان هجومی تیمش محو شده بود. البته که نبود مهران احمدی هم در تاثیرگذاری منیر و موفقیت خط حمله استقلال مشهود است.
۵. اگر ورود کوشکی به زمین را فاکتور بگیریم، تعویضهای ساپینتو نه تنها کمکی به بهبود عملکرد استقلال نکرد، بلکه شیب سقوط فنی تیم در مسابقه را هم افزایش داد. ورود دو مهاجم به زمین برای قطع توپهای بلند زمانی که تمامی ارسالها به ضربه سر مدافعان حریف ختم میشود، قطعا نمیتواند نسخه شفابخشی باشد. طبیعتا از محمدرضا آزادی و سعید سحرخیزان هم که بارها امتحان خود را در قدرت تمام کنندگی پس دادهاند، نمیشود انتظار معجزه داشت.
۶. ترکیب ابتدایی استقلال نیز حاوی نکاتی بود که در نوع خود جالب توجه است. اسماعیل قلیزاده بازیکن توانمندی است و این را در بحرین ثابت کرد، اما مشخصا نمیتوان آن تکنیک و کارایی لازم را که از کوشکی انتظار میرود، از او طلب کرد. داکنز نازون هم با اضافه وزنش نیروی سحرخیزان در پرس خط دفاع حریف را نداشت تا گلگهر کار سختی برای انتقال توپ از دفاع به کمربند میانی خود نداشته باشد.
۷. شاید نقش روزبه چشمی در جو رختکن و فضای تیم کلیدی باشد اما قطعا در میانه میدان مثمرثمر نیست. روی صحنه تک گل مسابقه، روزبه با یارگیری عجیب و عدم تلاش برای دفع توپ مقصر بود. تصمیمات غلط مکرر، پاسهای اشتباه به اضافه حضور نهچندان موثر در حملات باعث شد تا کاپیتان آبیها که به تازگی به رکورد ۲۵۰ بازی با پیراهن استقلال رسیده، باز هم نمره قبولی نگیرد.
۸. چمن شهرقدس همانطور که احتمالا در تصاویر مشاهده کردید، چیزی نزدیک به فاجعه بود. برای استقلال که جریان بازیاش در پاسهای روی زمین خلاصه میشود، برگزاری مسابقه در چنین شرایطی دشوار است. البته که مهدی تارتار هم با اشاره به کیفیت بد چمن عنوان کرد که به همین دلیل درون ترکیب اصلی گلگهر تغییراتی را ایجاد کرده است