آریا جوان - رمان اروتیک و پرفروش «چهار دست و پا» نوشته میراندا جولای، درباره تجربه زنان در میانسالی، بحثهای گستردهای در محافل ادبی و فرهنگی ایجاد کرده است. برخی این کتاب را «زندگیبخش» خواندهاند و برخی دیگر آن را غیرقابل تحمل دانستهاند.
به گزارش خبر فوری، در این رمان، راوی نامشخص که هنرمندی ۴۵ ساله و نیمهمشهور، مادر یک فرزند و متأهل است، سفری جادهای از لسآنجلس به نیویورک آغاز میکند؛ هدیهای به خود پس از دریافت ۲۰ هزار دلار از یک شرکت نوشیدنی برای استفاده از یکی از جملاتش در تبلیغ. هدف او تبدیل شدن به «زنی آرام و متعادل» است که همیشه آرزویش را داشته. اما او حتی به منهتن هم نمیرسد و در مونروویا توقف میکند، جایی که با مرد جوانی به نام دیوی مواجه میشود و سه هفته بعد در همان شهر در یک متل میماند و تمام پولش را برای بازسازی اتاق به سبک هتل پاریسی خرج میکند.
این سفر جغرافیایی، در واقع سفری احساسی است. شهوت و تمایل به دیوی باعث بیداری جنسی و بازنگری کامل در زندگی او در نقطه میانی عمرش میشود. پزشکش نیز به او میگوید در مرحله پریمنوپاز قرار دارد، دورهای که تغییرات هورمونی باعث تغییرات جسمی و روانی میشود و او را بر آن میدارد تا آرزوهایش را بیوقفه دنبال کند.
موضوعات مورد بحث رمان
کتاب علاوه بر میل، به موضوعاتی چون پیری، جاهطلبی، خلاقیت، مرگ، مادری و ازدواج میپردازد و مسیرهای پیشبینیشده برای زنان در نیمه دوم زندگی را به چالش میکشد. همه اینها با طنز و شوخطبعی روایت میشوند.
بیشتر بخوانید:
پرسوءتفاهمترین رمان تاریخ | کتابی که هیچکس آن را نفهمید
عکاس ترکی که «مدونا» را عریان کرده بود بازداشت شد!
در هنگام انتشار، رمان عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرد. نیویورک تایمز آن را «اولین رمان بزرگ پریمنوپاز» خواند و نیویورکر آن را «داستانی فوقالعاده درباره آزادی جنسی و خلاقیت!» توصیف کرد. برخی منتقدان حتی آن را با رمان کلاسیک «ترس از پرواز» اثر اریکا جونگ مقایسه کردند، که در دهه ۱۹۷۰ جنجالآفرین شد و اکنون یک اثر کلاسیک فمینیستی محسوب میشود.
ترینا اورچارد نویسنده و استاد دانشگاه کانادا، معتقد است جولای با «چهار دست و پا» مرزهای انتظارات اجتماعی را به چالش کشیده و این مرحله زندگی زنان را به عنوان یک مراسم مهم فرهنگی معرفی کرده است.
موفقیت در ایجاد گفتگو
جولای برای نوشتن کتاب با متخصصان زنان، طبیعتدرمانگران و دوستانش مصاحبه کرده است. «چهار دست و پا» با صداقت درباره تجربیات زنانه، به یک جنبش گفتوگوی عمومی تبدیل شد. خوانندگان بسیاری احساس کردهاند که دیده و درک شدهاند؛ برخی روابط خود را پایان داده، شغلها را ترک کرده یا با عزیزانشان صادقانه برخورد کردهاند. گروههایی در شهرهای مختلف جهان از جمله پاریس، لسآنجلس و لندن گرد هم آمدهاند تا درباره کتاب بحث کنند.
چرا برخی کتاب را نمیپسندند
با این حال، برخی خوانندگان و منتقدان کتاب را نپسندیدهاند. برخی آن را بیش از حد تحریکآمیز یا جعلی دانستهاند. برخی به انتخابهای اخلاقی راوی اعتراض دارند، از جمله رابطه با مردی جوان یا انتخاب ازدواج باز. همچنین وضعیت مرفه و شرایط زندگی راوی برای بسیاری از خوانندگان قابل لمس نبوده است.
«چهار دست و پا» پر از صحنههای صریح و آشکار است که جولای از ترس و ناراحتی نمیگریزد. او با این کتاب خواسته است تجربههای شخصی خود و دوستانش را به گفتوگوی عمومی تبدیل کند. جولای میگوید: «با نوشتن، حس میکردم با زنان دیگر، اگر نگوییم همه زنان، در گفتگو هستم.»
این رمان موفق شد تجربه زنان در میانسالی را بهطور جسورانه و بیپرده روایت کند و شکافها و گفتوگوهای فرهنگی را گشوده است. جولای با «چهار دست و پا» دریچهای برای صداقت احساسی و جسورانه در ادبیات زنان باز کرده است و با انتشار نسخه کاغذی، بحث و تبادل نظر درباره کتاب ادامه خواهد داشت.