آریا جوان - سلام سینما / در این مطلب با تعدادی از فیلمهای مهم تاریخ سینما آشنا میشویم که دیدن آنها در وضعیت دشوار میتواند برای بازگشت به زندگی به ما کمک کند.
گاهی اوقات هیچچیز دست خود آدم نیست! شرایط پیرامون جوری پیش میرود که آدم دچار اضطراب، ناامیدی یا حملات عصبی میشود. شاید بهنظر برسد در این موارد راهی برای بهبود وضعیت روحی وجود ندارد اما برای یک سینمادوست اصیل، همیشه یک راه وجود دارد که میتواند مرهمی بر زخمها و نگرانیها باشد. فیلمهای زیادی در تاریخ سینما ساخته شدهاند که میتوانند تاثیر روانی مثبتی بر ما بگذارند. در این مطلب سراغ تعدادی از این فیلمها رفتهایم.
فیلم روشناییهای شهر (چارلی چاپلین، 1931)
بازار


فیلم انسانی و عمیق چارلی چاپلین، یکی از دلنشینترین تصاویری است که از انساندوستی سراغ داریم. «روشناییهای شهر» داستان ولگرد معروف چاپلین را به تصویر میکشد که دلبسته یک گلفروش نابینا میشود و سعی میکند به او کمک کند تا بیناییاش را بهدست بیاورد. مهمتر از تلاشهای پایانناپذیر ولگرد برای بهدست آوردن پول، این پایان گزنده فیلم است که ارزش انسانی آن را یک پله ارتقا میدهد. چارلی کارش را در قبال دختر انجام میدهد حتی اگر به قیمت آشکار شدن راز زندگیاش و از دست رفتن فرصت رسیدن به فرد محبوبش باشد. «روشناییهای شهر» یکی از بهترین فیلمهایی است که به یاد ما میآورد عشق به انسانیت میتواند منجر به چه اقدامات بزرگ و تحسینبرانگیزی شود.
فیلم چه زندگی شگفتانگیزی (فرانک کاپرا، 1946)
اگر روزی احساس کردید بود و نبود شما در این دنیا کوچکترین تفاوتی ایجاد نمیکند، حتما تماشای «چه زندگی شگفتانگیزی» را در اولویت برنامههای خود قرار دهید! این فیلم دیدنی فرانک کاپرا داستان جورج بیلی (با بازی جیمز استوارت) را روایت میکند که به پوچی و ناامیدی رسیده و آرزو میکند کاش هیچگاه متولد نمیشد. این آرزو باعث میشود تا یک فرشته دنیای بدون جورج را به او نشان دهد و بفهماند که چقدر بدون حضور او جهان میتوانست جای متفاوتی باشد. بهسختی میتوان فیلمی را در تاریخ سینما پیدا کرد که ارزش «انسان» را بهاندازه «چه زندگی شگفتانگیزی» به ما یادآوری کند.
فیلم زیستن (آکیرا کوروساوا، 1952)

فیلم زوربای یونانی (مایکل کاکویانیس، 1964)

فیلم در جستوجوی خوشبختی (گابریل موچینو، 2006)
فیلمهای زیادی در مورد افرادی ساخته شدهاند که با ارادهای پولادین از پس موانع برآمدهاند اما شاید کمتر فیلمی از این دسته بهاندازه «در جستوجوی خوشبختی» بتواند با آدمهای معمولی ارتباط برقرار کند. شخصیت اصلی فیلم، کریس (با بازی ویل اسمیت) در نگاه اول بهسختی واجد هر گونه جنبه قهرمانانهای است. بهنظر نمیرسد چنین شخصیتی هرگز بتواند به یک الگو برای ما تبدیل شود. با این وجود کریس جاهطلب، رویاپرداز و مومن است و بنابراین آنقدر زمین میخورد و دوباره از جا بلند میشود که به موفقیتی در خور زحماتش میرسد. کریس در «جستوجوی خوشبختی» یک الگوی بسیار ملموس است که در تمام لحظات سخت زندگیمان، بهخصوص زمانی که احساس میکنیم تلاشهایمان برای رسیدن به موفقیت به شکست مطلق انجامیده است، میتواند به روحیه ما کمک کند.
فیلم کودا (سیان هدر، 2021)

فیلم «کودا» (حروف مخففی به معنای «فرزندان بزرگسالان ناشنوا» که یعنی فرزندانی با والدین ناشنوا که خودشان ناشنوا نیستند) یک فیلم کاملا انسانی در مورد یک بلوغ خانوادگی است. شخصیت اصلی فیلم، روبی (امیلیا جونز) تنها عضو شنوا در یک خانواده ناشنوا است که باید ابعاد مختلف و پیچیدهای از زندگیاش را همزمان مدیریت کند. «کودا» یک تصویر قابل احترام از نهاد خانواده میسازد و در این راه برای تمام شخصیتها (با تمام تفاوتهایشان) احترام و ارزش قائل است. آنچه فیلم به ما نشان میدهد این است که آنچه زیبا است خود زندگی با تمام جنبههای متفاوتش است. گاهی بالا میرویم و گاه سقوط میکنیم اما حتی در بدترین شرایط هم میتوانیم امیدوار به اوجگیری دوباره باشیم.
فیلم روزهای بینقص (ویم وندرس، 2023)
محور «روزهای بینقص» با داستانی در مورد یک سرایدار میانسال ژاپنی که عاداتی مشخص را روز به روز تکرار میکند، زیبایی زندگی روزمره با همه امور تکراریاش است. در واقع برخلاف آنچه عموما در فیلمهایی در مورد زیباییهای زندگی میبینیم (فیلمهایی که پویا بودن را رمز دستیابی به زیبایی زندگی قلمداد میکنند)، ویم وندرس در «روزهای بینقص» نشان میدهد که چطور تکرار امور بهظاهر پیشپاافتاده میتواند زیبا باشد.
اگر زمانی احساس کسالت کردیم یا فکر کردیم که زندگیمان به دام تکرار افتاده است، تماشای «روزهای بینقص» میتواند به یاد ما بیاورد که حتی همین امور تکراری هم میتوانند زیباییهای خاص خود را داشته باشند.