آریا جوان - روابط ایران و روسیه در طول تاریخ فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است.
برترینها: روابط ایران و روسیه در طول تاریخ فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. در اینجا نگاهی تاریخی انداختهایم به این روابط.
جنگ جهانی اول در اوت 1914 م/ مرداد 1293 خورشیدی شروع و در نوامبر 1918 م/، آذر 1297 خورشیدی به پایان رسید. دولت ایران در این جنگ اعلام بی طرفی کرد. هرچند این بیطرفی دوام چندانی نداشت. روسیه و بریتانیایی که شش سال قبل از جنگ، ایران را بین خودشان تقسیم کرده بودند، در فاصله کوتاهی بعد از اعلام بیطرفی، ایران را به شکل رسمی اشغال کردند. هر چند پیش از اشغال و حرکت نیروهای نظامی روسیه تزاری به سوی تهران، نظامیان این کشور، عملا کنترل بخشهای بسیاری در شمال کشور را در اختیار داشتند.
تصویر بالا چاپشده در هفتهنامه فرانسوی لو پتی ژورنال به تاریخ 23 آوریل 1916 است، دربارهی اشغال اصفهان توسط ارتش روسیه در دوران جنگ جهانی اول.
پس از آغاز جنگ جهانی دوم در 9 شهریور 1318 (1 سپتامبر 1939)، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد اما پس از آغاز تهاجم آلمان به شوروی به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی، این بیطرفی ناپایدار بود. به دنبال اتحاد بریتانیا و شوروی و نیاز شوروی به کمکهای ایالات متحده و بریتانیا در جبهههای نبرد، متفقین تصمیم گرفتند از ایران به عنوان کریدوری برای تامین نیروهای خود استفاده کنند و به این ترتیب، نیروهای متفقین در 25 اوت 1941 به ایران حمله کرده و این کشور را به اشغال خود درآوردند.
اعلامیههایی که هواپیماهای ارتش سرخ شوروی در شهریور 1320 بر تهران، رشت، انزلی و تبریز فرو ریختند تا اشغال ایران را توجیه کنند.
تانک و سربازان شوروی در خیابانهای تبریز، به دنبال تجاوز و اشغال ایران در شهریور 1320 - میانه جنگ جهانی دوم
در تیر 1324 شوروی با فرمان شخص استالین کوشید اینبار به جای جنگ مستقیم و تحمیل عهدنامههایی مانند گلستان و ترکمانچای، طی یک برنامه بلندمدت، دقیق و با جزئیات، با راهاندازی گروههای قومگرا در درون ایران، آذربایجان و بخشهای دیگری را از ایران جدا و تحت حاکمیت خود درآورد. استالین در فرمان خود حتی نام یکی از این گروهها (فرقه دموکرات آذربایجان) را تعیین کرد و جزئیات حمایت نظامی، تسلیحاتی و لُجستیک از آنها را شرح داده بود. اما با درایت و سیاست احمد قوام، حمایت کامل حکومت و مخالفت غرب، استالین به هدف خود نرسید.
در سال 1944 و زمانی که یک هیات از شوروی برای مذاکره درباره امتیاز نفت شمال به تهران آمد، با یک بهانه بزرگ از سوی سیاستمداران ایران روبهرو شد. آنها میگفتند بنا به مصوبه مجلس شورای ملی، اهدای هرگونه امتیاز نفتی به کشورهای خارجی تا پایان جنگ و اشغال ایران، منع شده است.یکسال بعد، وقتی جنگ تمام شد، بر اساس توافق تهران، هم شوروی و هم بریتانیا باید ایران را ترک میکردند. گویی آنها که در شوروی، ایده توسعه مرزهای این کشور را در سر داشتند، فرصت چندانی نداشتند. شاید به همین دلیل بود که سیاستهای شوروی در ایران بعد از جنگ، به سرعت تغییر کرد.
البته تلاشهای شوروی برای پیاده کردن نقشه خودمختاری آذربایجان به گسترش این صنایع ختم نشد و خیلی زود ابعاد عملیاتی پیدا کرد. بر اساس اسناد به جای مانده از شوروی، یکی از مهمترین اسناد حزب کمونیست شوروی در روز ششم ژوئیه 1945 میلادی، پانزدهم تیر سال 1324 خورشیدی برای ایجاد جریانهای تجزیهطلبانه در ایران با امضا و هدایت مستقیم استالین در کمیته مرکزی این حزب تصویب شد.
در سند شش ژوئیه آشکارا گفته میشد که برای توسعه حرکت تجزیهطلبانه در آذربایجان جنوبی، حزبی ملی تشکیل شود و به باقروف، تیمور قلی اوف و میرزا ابراهیموف وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی سپرده شده بود که اقدامات لازم در این زمینه را انجام دهند.
یکی از شمارههای روزنامه آذربایجان در زیر می ببینید، ارگان فرقه دموکرات با تصویری از استالین که در آن به ترکی نوشتهاست: نطق بزرگ، رهبر بزرگ، کشوری بزرگ
با موافقتنامه مشهور به قرارداد قوام-سادچیکف که بین قوام (نخست وزیرِ وقت ایران) و سادیچکوف (سفیر شوروی) در تاریخ 15 فروردین 1325 بسته شد، تخلیه نیروهای نظامی شوروی از ایران آغاز شد. قوام همزمان گفتوگوهایی را با فرقه دموکرات نیز شروع کرد، ولی به نتیجه نرسید و در نتیجه در 13 آبان 1325 ارتش ایران برای مقابله با فرقه و نظامیان آن راهی آذربایجان شد تا رود ارس همچنان مرز شمالغربی ما باشد.
واکنش ایرانیان به بمباران مناطق مسکونی شهرهای ایران با سلاحهای فروخته شده توسط شوروی/روسیه به ارتش عراق در جنگ هشتساله
http://www.javanannews.ir/Fa/News/790568/تمام-زخمهای-تاریخی-که-روسیه-به-تن-ایران-زد