بزرگنمايي:
آریا جوان - آیا تا به حال با افرادی برخورد کردهاید که به طور ذاتی رهبر و فرمانده به چشم میآیند؟ این افراد را بسیار سختکوش و پایدار میبینیم. رهبری کاریزماتیک چیزی است که درون برخی افراد به وضوح وجود داشته و باعث میشود تا شکل موفقیت و رسیدن به اهداف کوچک و بزرگ در آنها، به گونهای متفاوت و مقتدرانه پیش برود.
در این جستار ما قصد داریم رهبری کاریزماتیک را بررسی کنیم و با هم یاد میگیریم که چرا این موضوع اهمیت دارد و باید از آن چه چیزهایی بیاموزیم. همین طور با هم یاد خواهیم گرفت که چطور با انجام برخی اقدامات ساده و موثر، میتوانیم مهارتهای رهبری را در خود توسعه داده و به چیزی شبیه به افراد کاریزماتیک تبدیل شویم.
رهبری کاریزماتیک چیست؟
یک رهبر کاریزماتیک را میتوانیم به تعبیری دیگر، رهبری مغناطیسی بدانیم. این افراد مانند یک آهنربا عمل کرده و دیگران را به سمت خود جذب میکنند. شاید در ابتدا این جذب شدن، بیدلیل و منطق به نظر برسد؛ اما با شناخت خصوصیات یک رهبر کاریزماتیک، معنای آن را بهتر درک خواهیم کرد.
در اینجا به برخی از ویژگیهای بارز این رهبران اشاره میکنیم:
رهبران کاریزماتیک دارای چشماندازی قوی در عملکرد خود بوده و از پیروان خود به صورت کامل حمایت میکنند. این رهبران با مخاطب خود به درستی و با کیفیت بالا ارتباط برقرار کرده و توجه مردم را با سخنان ارزشمند به خود جلب مینمایند. چنین رهبرانی دارای اعتماد به نفس بالا بوده و هرگز شک و تردید به خود راه نمیدهند. رهبران کاریزماتیک خوشبین هستند و باور دارند که از پس امور به خوبی برخواهند آمد. از نظر آنها نشدنی و ناممکن وجود ندارد. این رهبران برای پیروان خود ارزش زیادی قائل بوده و دیگران را در اولویت قرار میدهند. مهمتر از همه آن که؛ رهبران کاریزماتیک یک پیوند عاطفی قوی با پیروان خود ایجاد میکنند. احتمالا به این نکته توجه کردهاید که خصوصیات بالا، تقریبا همان خصوصیاتی هستند که در تمام رهبران بزرگ دیده میشوند. پس چه چیزی یک رهبر کاریزماتیک را متفاوت میسازد؟
تفاوت یک رهبر کاریزماتیک با یک رهبر بزرگ
این خود مهارت نیست که دو رهبر کاریزماتیک و بزرگ را با هم متفاوت میسازد، بلکه شکل اجرای مهارتها است که بین این دو فرق ایجاد میکند.
زمانی که یک رهبر کاریزماتیک شروع به سخنرانی میکند، مردم به سمت او جذب شده و علاقهمندند بهسخنان او گوش فرا دهند. به نظر میرسد که این رهبران دارای یک توانایی طبیعی و ذاتی در کنترل یک مجلس سخنرانی هستند و به خوبی میتوانند احساسات مخاطبان خود را جهت بخشیده و به خود جلب نمایند.
آنها توجه و افکار مردم را در مسیر خود نگاه داشته و از پراکندگی اذهان مخاطبان به خوبی جلوگیری میکنند. اعتماد به نفس رهبران کاریزماتیک مسری است و پیروان آنها نیز رفته رفته اعتماد به نفس و شهامت بالاتری به دست میآورند. این رهبران هرگز احساس برتری جویانه منفی نداشته و همیشه میدانند که چطور باید از قدرت خود به شکلی متعادل استفاده کنند. سوء استفاده از قدرت و نادیده گرفتن حتی کوچکترین عضو از پیروان، در آنها جایی ندارد. آنها هرگز به پیروان خود پشت نکرده، از رفتارهای تهاجمی استفاده نمیکنند و هیچ وقت الفاظ تهدید آمیز به کار نمیگیرند.
آیا کاریزما ذاتی است و با آن متولد میشویم؟
شما میتوانید رهبری کاریزماتیک را یاد بگیرید. این چیز چندان پیچیدهای نیست و تنها باید اراده کافی برای تبدیل شدن به آن را داشته باشید.
مطمئنا برخی از مردم با خصوصیات کاریزما متولد شده و به شکل ذاتی دارای مهارتهایی در ارتباط با آن هستند؛ اما هر کسی میتواند این مهارتها را در خود توسعه داده و به این مقام اجتماعی دست یابد.
توسعه مهارتهای اساسی یک رهبر کاریزماتیک، به شما کمک میکند تا کارهای تیمی خود را بهتر مدیریت کرده و بهرهوری بیشتری کسب کنید. این موضوع شما را قادر میسازد تا یک جلسه را به خوبی اداره کرده و کارکنانی مطیع و وفادار داشته باشید. به خاطر داشته باشید؛ مردم یاد میگیرند که با اشتیاق به شما گوش دهند!
اولین قدم برای تبدیل شدن به یک رهبر کاریزماتیک این است که آن چه در سر ما اتفاق میافتد و جریان دارد را به خوبی درک کنیم!
رهبران کاریزماتیک را میتوان در دو کلمه خلاصه کرد: مقتدر و دوست داشتنی
اکثر رهبران امروز در محیطهای تجاری قرار دارند. آنها با یک تیم کاری سر و کار داشته و به نوعی صاحب یک کسب و کار و یا حداقل مدیر آن هستند. تمامی رهبران دارای سطوح مختلفی از قدرت هستند و مردم به دلیل دریافت حقوق، از آنها حرفشنوی دارند. در واقع پول در اینجا به عنوان ابزاری برای به دست آوردن اقتدار، ظاهر میشود.
به عنوان یک رهبر، شما نیاز به اقتدار دارید. اگر اکنون چنین چیزی را در خود احساس نمیکنید، باید برای رسیدن به آن تلاش کرده و پلکان را تک به تک بالا بروید.
حتی اگر احساس اقتدار را درون خود دارید، هنوز اقدامات دیگری نیز وجود دارد تا بتوانید قدرت یک رهبر را در دست گرفته و مانند آن عمل کنید.
مردم یک رهبر را دوست دارند!
یک رهبر کاریزماتیک باید دارای قدرت بوده و در ضمن دوست داشتنی نیز باشد. دکتر Cialdini در کتاب خود میگوید: “ما بیشتر دوست داریم به افرادی که میشناسیم و دوستنشان داریم، بله بگوییم و از آنها اطاعت کنیم.”
مردم شما را دوست دارند؛ چون حین رویارویی با آنها لبخند زده و حتما سلام میکنید. مردم شما را دوست دارند، چون همیشه تماس چشمی مستقیمی با تک تک آنها برقرار کرده و با اهمیت از کنارشان عبور کردهاید. آنها چیز خاصی از شما به خاطر میآورند؛ چیزی خوب و دوست داشتنی! از همه مهمتر؛ این مردم ایمان دارند که شما به دنبالشان رفته و برای تک تک آنها ارزش و اهمیت قائل هستید. آنها به شما اعتماد دارند! این است چیزی که یک رهبر کاریزماتیک باید باشد و به همین دلیل است که مردم چنین رهبری را دوست دارند.
البته دقت داشته باشید که مرز باریکی میان دوست داشتن و ارتباط دوستی وجود دارد! آیا مردمی که باراک اوباما را دوست داشتند، با وی دوست بودند؟ اتفاقا دوستی در دنیای رهبری، فعلی خطرناک است. شما یک رهبر هستید و باید قدرت و اقتدار خود را حفظ کنید. شما نمیتوانید با پیروان خود دوست شده و صمیمت بیش از اندازه با آنها برقرار کنید. به یاد داشته باشید که این فاصله باید حفظ شود. شما تنها مجاز به دوستی با همتایان خود هستید و باید پرستیژ رهبری خود را حتما حفظ نمایید.
این جمله را به خاطر بسپارید:
شما باید همیشه قابل دسترسی باشید، نه دستیابی!
همیشه باید کمی تعادل و رمز و راز و پیچیدگی در مورد شما وجود داشته باشد. با استفاده از نکات زیر به چنین چیزی دست مییابید:
همیشه حرفهای درست بزنید، اما گزافه گویی نکنید. از شایعات و حواشی دوری کنید. مودبانه از مسائل بیاهمیت دور شده و فاصله بگیرید. هرگز قضاوت نکنید. در حین راه رفتن به صحبتهای افراد گوش کنید، اما در این حین از پاسخ دادن بپرهیزید. پاسخگویی باید از تریبون و دفتر یا هر جای رسمی دیگری باشد. در جلسات کوچک شرکت نکنید و تا حد امکان از آن دوری نمایید. شما در حال حاضر درک خوبی از چیزی که یک رهبر کاریزماتیک باید باشد دارید. اما هنوز مشخص نیست برای تبدیل شدن به یک رهبر کاریزماتیک، باید چه اقداماتی انجام شود!
چطور رهبری کاریزماتیک را تمرین کنیم؟
در اینجا چهار مرحله ساده برای تبدیل شدن به یک رهبر کاریزماتیک وجود دارد:
1. هدفمند صحبت کنید
یک ضرب المثل مشهور وجود دارد که میگوید: “یک انسان عاقل چیزی برای گفتن دارد و صحبت میکند؛ و یک نادان صحبت میکند، زیرا احساس میکند که حتما باید چیزی بگوید.”
پیش از صحبت کردن فکر کنید و در سخنان خود مبهم نباشید. هدف خود را از پیش بشناسید و در جلسات تیم را به سمت مورد نظر خود بکشانید. این میتواند با مطرح کردن یک سوال هدفمند شروع شود؟ میتوانید چنین مهارتی را تمرین کرده و در خود تقویت کنید. از جمعهای کوچک آغاز کرده و سپس به محیطهای بزرگتر وارد شوید.
2. وضعیت را بسنجید
اولین چیزی که باید انجام دهید، توجه به موقعیتی است که در آن قرار گرفتهاید. آیا تیم شما به اندازه کافی علاقهمند به نظر میرسد؟
مخاطبان خود را ارزیابی کنید؛ این میتواند در خصوص یک مکالمه دو طرف یا مربوط به جلسهای بزرگ باشد. به زبان بدن و نگاه افراد دقت داشته و آنها را بسنجید. اگر مخاطبان شما در یک جلسه کوچک یا بزرگ، خسته و بیحوصله به نظر میرسند، حتما چیزی وجود دارد که باید آن را تغییر دهید. از آنها سوال بپرسید و به نحوی یک به یک وارد موضوع بحثشان کنید. این سوال پرسیدن، باعث جمع شدن دوباره حواس مخاطبان شده و به یاد میآورند که در کجا حضور داشته و با چه هدفی حضور پیدا کردهاند.
شما باید مطمئن باشید که مخاطبان در آمادگی ذهنی برای دریافت پیامتان قرار دارند، در غیر این صورت بازدهی لازم از صحبتهای شما، وجود نخواهد داشت. اگر آنها آمادگی ذهنی لازم را ندارند، پس چنین آمادگی را در آنها به وجود بیاورید.
3. برای مردم وقت بگذارید
به عنوان یک رهبر، شما متعلق به مردم هستید، نه خودتان! هرگز طوری عمل نکنید که برای مردم عادی، شخصیتی دور باشید و خود را بالاتر و بزرگتر از آنها، جلوه ندهید. حتی کمترین و بی اهمیتترین مردم باید خود را ارزشمند دانسته و احساس خوبی داشته باشد. به یاد داشته باشید که همین تک تک مردم کوچک و بیاهمیت، دلیل حضور شما در تریبون هستند.
مردم نباید حین مواجهه و صحبت کردن با شما احساس اضطراب و نگرانی داشته باشند. آنها نباید این هراس را به خود راه بدهند که ممکن است سخنی از جانب آنها، شما را رنجانده یا آزار دهد. برخی از مدیران و رهبران چنین جریانی ایجاد میکنند که؛ “من را ناراحت نکنید، زیرا من خیلی بزرگ هستم!” و این کاملا اشتباه است و تاثیر منفی برجای خواهد گذاشت.
مردم رفته رفته از اطراف چنین شخصی دور شده و علاقهای به کار کردن و برقراری ارتباط با وی نخواهند داشت. این مدیران بین کارمندان خود، منفور بوده و کمترین سطح حرف شنوی از آنها وجود دارد.
به عنوان یک رهبر کاریزماتیک، نیاز دارید که مردم ارتباط خوبی با شما برقرار کنند. آنها باید به راحتی به شما نزدیک شده و سوالات خود را بدون ملاحظات خاصی، مطرح نمایند. اما چطور این کار را باید انجام داد؟
درب دفتر خود را همیشه باز نگاه دارید. البته حتما زمانهایی نیاز است که این درب بسته بوده و حریم خصوصی مدیر حفظ شود؛ اما سعی کنید بیشتر اوقات درب دفتر شخصی شما به روی مردم باز باشد. اگر درب دفتر خود را بیش از اندازه بسته میبینید، حتما نیاز به تغییراتی وجود دارد و چیزی در این میان اشتباه پیش میرود.
به شکل برخورد خود با تک تک افرادی که به داخل میآیند، دقت داشته باشید. به جای نگاه کردن به صفحه نمایش کامپیوتر یا جایی دیگر، مستقیم به مخاطب خود نگاه کرده و به او توجه نمایید. از همه مهمتر لبخند، تماس چشمی و رویارویی مستقیم و توأم با احترام است. این چیزهایی است که مخاطب شما را مجذوب ساخته و وفادار نگاه میدارد.
4. برای رسیدن به رهبری کاریزماتیک باید این موارد را پیوسته تمرین نمایید
اما قانون چهارم این است که موارد فوق را پیوسته تمرین کرده و آنها را به بخشی از عادات خود تبدیل سازید. آن قدر به وانمود کردن ادامه دهید، تا این رفتارها به بخشی از رفتارهای روزمره شما تبدیل شوند.
در حال حاضر متوجه شدهاید که رهبری کاریزماتیک یک راه قدرتمند برای هدایت تیم و کارکنان شما است. هنگامی که این مسیر را با تعادل همراه سازید، متوجه خواهید شد که افراد بیشتری به شما توجه کرده و فعل اطاعت و پیروی را رفته رفته نسبت به شما صرف میکنند. آنها به شما اعتماد کرده و شما نیز به نوبه خود اعتماد بیشتری به آنها در خود احساس خواهید کرد.
این سبک رهبری به حتم پیروز است و احترام متقابل میان رهبر و مردم؛ به یک تعادل مقتدرانه منجر میشود.
سخن پایانی
با تبدیل شدن به یک رهبر کاریزماتیک میتوانید دنیایی موفقتر به وجود آورده و عده زیادی را نیز به سمت داشتن زندگی بهتر سوق دهید. شاید با خواندن متنهای موفقیت آمیز ، بتوانید با قدرت و اراده بیشتری در راه تبدیل شدن به یک رهبر کاریزماتیک قدم برداشته و در این زمینه با درخشش ظاهر شوید. شما نیز اگر ویژگیهای دیگری در رهبران کاریزماتیک سراغ دارید که از قلم افتاده، از طریق ارسال پیام با ما و خوانندگان انگیزه در میان بگذارید.