«نفهمیدیم مولا را» شعرخوانی حمیدرضا برقعی
اندیشه
بزرگنمايي:
آریا جوان -
خانه هنر پلان 3/صدا آری صدا جان جهان را زیر و رو می کرد
پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد
نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه
صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد
نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش
عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد
خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی
خدا پیش محمد دست خود را داشت رو می کرد
خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد
نفهمیدیم مولا را … نفهمیدیم بعد از جنگ
علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد
اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد
چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد
-
چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۱:۱۰:۱۹
-
۲۹ بازديد
-
آخرین خبر - خواندنیها
-
آریا جوان
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/787339/