اگر انسان مدرن هرگز وجود نداشت، زمین چه تفاوتی با امروز داشت؟
اندیشه
بزرگنمايي:
آریا جوان - باتوجهبه نقش انسان مدرن در نابودی بسیاری از گونههای بزرگ، میتوان گفت دنیای بدون انسانهای مدرن میتوانست سرزمین غولها باشد؟
آثار بشری امروزه در سراسر سیاره دیده میشود؛ از آسمانخراشهای سربهفلککشیدهای که کلانشهرهای مدرن ما را توصیف میکنند تا اهرام و دیگر آثار باستانی گذشتهی ما. همچنین، نماد فعالیت انسانی مزارع وسیع کشاورزی و جادههایی است که همهجا را بههم وصل میکنند؛ اما اگر انسانها هرگز وجود نداشتند، جهان چگونه بود؟ برخی دانشمندان تصویری از طبیعتی دستنخورده و فراوانی گونهها از انواع آشنا تا انواع نهچندان آشنا را ترسیم میکنند. ترور ورثی ، دیرینشناس و دانشیار دانشگاه فلیندرز استرالیا، به لایوساینس گفت: فکر میکنم مکانهای سرسبز بیشتر با حیوانات فراوان با اندازهی بزرگ در تمام قارهها بهجز جنوبگان پراکنده بود. افزونبراین، جهانی بدون انسانهای مدرن ممکن است بدینمعنا باشد که خویشاوندان انسانی منقرضشدهی ما، مانند نئاندرتالها هنوز وجود داشتند. البته آنها نیز بدون شک چشمانداز را تغییر میدادند.
تصویری از ماموتهای پشمالو که روی تپههای پوشیده از برف حرکت میکنند کریستوفر دوتی ، دانشیار بومشناسی اکوسیستم در دانشگاه آریزونایشمالی، به مطالعهی این موضوع مشغول است که چگونه حیوانات بزرگ گذشته و حال دانهها و موادمغذی را ازطریق خوردن و دفع جابهجا میکنند. مطالعات او نشان میدهد جابهجایی عناصری مانند فسفر و کلسیم و منیزیم که برای زندگی حیاتی هستند، با انقراض حیوانات بزرگ بیش از 90 درصد کاهش پیدا کرده است. بهنظر دوتی، بدون انسانها عناصر بهطور یکنواخت در مناظر توزیع میشد. توزیع یکنواخت عناصر بهمعنای خاک حاصلخیزتر است که میتواند باعث پربارترشدن اکوسیستمها شود؛ اما اگر عناصر بهطور یکنواخت در اکوسیستمها توزیع نشوند، حاصلخیزی و باروری نیز بهطور پراکنده خواهد بود. انسانها معمولا ازطریق اقداماتی مانند کشاورزی و ایجاد مناطق محصورشده عناصر را درکنارهم جمع میکنند؛ بنابراین، حاصلخیزی این مناطق در طول زمان درمقایسهبا سیستمهای وحشی حاصلخیزی کاهش پیدا میکند. حاصلخیزی بیشتر بدینمعنا است که گیاهان میتوانند منابع خود را برای تولید گل و میوه بیشتر اختصاص دهند؛ بنابراین، جهان سرسبزتر میشود و حیوانات بیشتری را تغذیه میکند. اقلیم نیز ممکن است متفاوت باشد و درحالیکه باتوجهبه شواهد مبهم، دشوار است که بگوییم انسانها و جانوران عظیمالجثه هزاران سال پیش چگونه ممکن است بر تغییرات اقلیمی اثر گذاشته باشند، قضاوت دربارهی تأثیر انسان روی اقلیم امروزی زمین بسیار سادهتر است. ازطریق گرمایش جهانی که ناشی از فعالیتهایی مانند سوزاندان سوختهای فسیلی است، انسانها از ابتدای قرن بیستم، میانگین دمای جهانی را حدود یک درجهی سانتیگراد افزایش دادهاند؛ بنابراین، زمین بدون ما حداقل تا این حد سردتر بود. مطالعهای که سال 2016 در مجلهی Nature منتشر شد، بدیننتیجه رسید که گرمایش ناشی از فعالیت انسان عصر یخبندان آینده را حداقل 100 هزار سال بهعقب خواهند انداخت. اگرچه حتی بدون تأخیر ناشی از انسان، چنین پدیدهای تا 50 هزار سال آینده رخ نمیدهد، بنابراین اگر ما نبودیم، بعید است که زمین امروز در میان عصر یخبندان دیگری قرار داشت. انسانها اجتنابناپذیرند
انسانهای مدرن ( Homo sapiens )، تنها انسانتباران موجود در زمین نبودند و حذف ما از معادله ممکن است راه را برای دیگر خویشاوندان ما، یعنی نئاندرتالها باز کند. دانشمندان مطمئن نیستند چرا نئاندرتالها حدود 40 هزار سال پیش منقرض شدند؛ اما ازآنجاکه آنها با انسان خردمند تلاقی پیدا کردند، بخشهایی از DNA آنها در ژنوم برخی از انسانهای امروزی وجود دارد. احتمالا دلایل متعددی برای نابودی نئاندرتالها وجود داشت؛ اما ما مظنون اصلی هستیم. کریس استرینگر ، استاد و راهنمای پژوهش در زمینهی منشأ انسان در موزهی تاریخ طبیعی لندن، فکر میکند که رقابت برای منابع یکی از عوامل از بین رفتن نئاندرتالها بوده است. او گفت: اگر ما نبودیم و اگر 45،000 یا 50،000 سال پیش به اروپا نیامده بودیم، آنها احتمالا هنوز در اینجا بودند.
علاوهبراین، دنیسوواها در سیبری با نئاندرتالها ارتباط داشتند و با آنها تلاقی پیدا کردند. در این منطقه، بقایای فسیلشده آمیختهی دنیسواننئاندرتال پیدا شده است. این تعاملات دنیسوواها همراه با شواهد فسیلی نشان میدهد آنها درمقایسهبا نئاندرتالها محدودهی جغرافیایی بزرگتری داشتند که شامل محیطهای متنوعتری بود؛ بنابراین، درمقایسهبا نئاندرتالها با محیطهای مختلف سازگارتر بودند. بهگفتهی استرینگر، شواهد DNA نشان میدهد که دنیسوواها احتمالا از نئاندرتالها تنوع ژنتیکی بیشتری داشتند؛ ازاینرو، بخت بقای آنها احتمالا از نئاندرتالها بیشتر بوده است. نئاندرتالها و دنسیووانها اهمیت دارند؛ زیرا اگر یک یا هر دو این تبارها باقی میماندند، میتوانستند مسیر مشابه با مسیر انسان خردمند را دنبال کنند و وقتی آخرین عصر یخبندان بهپایان رسید، از سبک زندگی شکارچیگردآورنده بهسمت کشاورزی حرکت کنند. استرینگر میافزاید: دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم نئاندرتالها و دنیسوواها با داشتن زمان کافی، درنهایت به این موقعیت نمیرسیدند. آنها ممکن است طی تکامل، بر هر ضعف ذهنی احتمالیشان غلبه میکردند. بنابراین درصورت باقیماندن آنها، دنیا احتمالا متفاوت از آنچه اکنون وجود دارد، نبود و به همان اندازه، آنها میتوانستند همان اشتباهات ما را تکرار کنند. بنابراین، گرمایش جهانی هنوز وجود داشت؛ ولی عامل آن ما نبودیم؛ بلکه نئاندرتالها یا دنیسوواها بودند. کسی چه میداند؟
-
جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ - ۰۲:۰۴:۰۱
-
۳۶ بازديد
-
-
آریا جوان
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/757689/