يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴

نگاه سیاسی

روایت جوادی آملی از پیام امام خمینی به گورباچوف

روایت جوادی آملی از پیام امام خمینی به گورباچوف
آریا جوان - جماران / جوادی آملی با اشاره به پیام تاریخی امام خمینی(ره) به شوروی گفت: در آن پیام، امام آینده این نظام را در چهارچوب یک نظام سیاسی الهی ترسیم کردند و با صراحت ...
  بزرگنمايي:

آریا جوان - جماران / جوادی آملی با اشاره به پیام تاریخی امام خمینی(ره) به شوروی گفت: در آن پیام، امام آینده این نظام را در چهارچوب یک نظام سیاسی الهی ترسیم کردند و با صراحت تمام فرمودند که اکنون که صدای خردشدن استخوان‌های کمونیسم را می‌شنوید.
حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی رئیس بنیاد بین المللی اسراء، با تأکید بر اینکه خواسته جامعه علمی و عموم مردم است که شرایط احیای اندیشه و تفکر عالی امام مورد بازنگری قرار گیرد، اظهار داشت: کاری که در این سطح انجام شده و منجر به تغییر رژیمی با بیش از 2500 سال سابقه به رژیمی دیگر، آن‌هم یک رژیم مدرن گردید که نظام‌های علمی و سیاسی بشر آن را پذیرفته‌اند و تأمین حقوق جامعه در این‌گونه نظام‌های سیاسی بیش ‌از پیش مورد توجه قرار دارد و از طرفی با مبانی و اندیشه‌های بلند و متعالی اسلام نیز سازگار است، طبیعتاً اقتضائاتی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
بازار
اهم اظهارات جوادی آملی را به نقل از جماران در ادامه می خوانید؛
* شخصی که چنین اقدام اصیل و عظیمی را انجام می‌دهد، طبیعی است که تبعات این اقدام به‌سادگی قابل‌مدیریت نیست؛ بلکه نیازمند وسعت نظر، گستردگی میدان دید و اندیشه‌ای بسیار عمیق و ژرف، و همچنین شهامت عملی است.
* برای حکومتی که در گام‌های نخستین خود قرار دارد و به منظور آن که بتواند در عرصه سیاست رقابتی شایسته و مناسب ایجاد نماید، به این تحولات، به این شهامت‌ها و شجاعت‌ها از یک‌سو و به اندیشه‌های متعالی از سوی دیگر نیازمند است.
* امام زمانی که در مصدر حکومت قرار گرفتند، اقتضائاتی را در فضای حکمرانی مشاهده کردند که این اقتضائات مستلزم ساختارشکنی و پذیرش اموری بود که این امور چندان ساده و آسان نبود. در برخی موارد، ایشان از این امور با تعابیری چون «ای‌کاش نبودم» یاد کردند. مسأله نوشیدن «جام زهر» نیز از جمله این موارد است.
* امام رضوان‌الله تعالی علیه، ظرفیت‌هایی داشتند که می‌توانستند ساختارها را بشکنند و سنت‌های به‌جامانده‌ای را که بعضاً حتی رنگ‌وبوی مذهبی به خود گرفته بودند، زیر پا بگذارند و جامعه را از این موانع و گردنه‌های دشوار عبور دهند.
* پذیرش برخی از جهات، از جمله مسأله مشورت‌هایی که از سوی مشاوران امین و دل‌سوخته به ایشان ارائه می‌شد، برای امام موردتوجه بود. ایشان این مشورت‌ها را می‌پذیرفتند.
* از رویدادهای مهمی که در مسیر باورهای امام رحمت‌الله علیه در راستای حاکمیت اسلامی ایشان شکل گرفت، پیام تاریخی‌ای بود که امام به اتحاد جماهیر شوروی ارسال داشتند.
* در آن پیام، امام آینده این نظام را در چهارچوب یک نظام سیاسی الهی ترسیم کردند و با صراحت تمام فرمودند که اکنون که صدای خردشدن استخوان‌های کمونیسم را می‌شنوید، برای‌آنکه با یک آینده تلخ سیاسی مواجه نشوید، باید مسیر دیگری را انتخاب نمایید. این اقدام، اتفاقی بسیار بزرگ بود که در تاریخ معاصر جهان ثبت شد.
* موضوع مهم دیگر، مسأله پذیرش قطعنامه بود. تردیدی وجود ندارد که امام رضوان‌الله تعالی علیه در ابتدا مصمم بودند که جنگ را تا زمانی که ممکن است ادامه دهند.
* ایشان با شعار «جنگ، جنگ تا رفع فتنه»، قدرت‌های کشور را در عرصه نظامی، امنیتی، سیاسی، اجتماعی و مردمی بسیج کرده بودند و بر آن بودند که صدام را سر جای خود بنشانند. اما آنچه در جریان پذیرش قطعنامه روی داد، مصالحی را اقتضا می‌کرد که نشان از جرأت و شهامت بالای امام داشت.
* اگر در زمانی جنگ نماد عزت و عظمت ایران اسلامی بود و ادامه آن ضرورت داشت، در نقطه‌ای دیگر، هنگامی که ادامه جنگ دیگر به صلاح امت اسلامی نبود و موجب آسیب به جامعه اسلامی می‌گردید، آن‌گاه کنار کشیدن و دست‌کشیدن از جنگ، اقدامی نیازمند جسارت علمی، شهامت عملی و شجاعت بسیار بود؛
* به‌گونه‌ای که امام، خود آن را به «سرکشیدن جام زهر» تعبیر کردند. این واقعه، یکی از رویدادهای بزرگ دوران رهبری امام بود و هر رهبری توان چنین تصمیمی را ندارد که اگر ببیند تصمیمی که پیش‌تر اتخاذ کرده، دیگر مؤثر نیست، بتواند شجاعانه از آن بازگردد.
* رویداد دیگری که باید بدان اشاره کرد، پیام معروف هشت‌ماده‌ای امام رحمت‌الله علیه بود. این پیام بسیار کوبنده و توفنده، خطاب به حکومت، قوای سه‌گانه و ساختار اجرایی کشور صادر شد و آنها را به مسیر حکمرانی صحیح و اصیل فراخواند.
* باید توجه داشت که تمامی مسئولان نظام اعم از قوه مقننه، مجریه و قضائیه از شاگردان مکتب امام بودند؛ اما گاه در مسیر حکومت، انحرافاتی شکل می‌گرفت که به زیان اسلام و جامعه اسلامی بود. امام، زمانی که این احساس را پیدا کردند، آن پیام مهم را صادر نمودند که در واقع یک شوک سیاسی به کلیت نظام وارد کرد.
* نهیب‌هایی که امام در مقاطع مختلف از دوران حکمرانی خود صادر می‌کردند، نشان از شهامت و شجاعت ایشان در حکمرانی داشت و این ساختارشکنی در سنت امام رضوان‌الله تعالی علیه، معنا و جایگاه خاصی داشت. ایشان دارای آن قدرتی بودند که بتوانند دستگاه قضایی، دستگاه‌های امنیتی، نظامی و انتظامی را در جایگاه صحیح خود بنشانند و از تعدی، تجاوز و مرزشکنی که گاه توسط این قوا رخ می‌داد، جلوگیری نمایند و به آن‌ها بفهمانند که هر قوه در چه حوزه‌ای حق مداخله دارد.
* یکی از بیانات صریح امام که حتی در وصیت‌نامه ایشان نیز به‌وضوح آمده است، همین مسأله بود که قدرت‌ها باید در جایگاه خود قرار داشته باشند و نباید در امور دیگران مداخله کنند. در مورد مجلس نیز، امام تأکید داشتند که «مجلس در رأس امور است» و باید امور کشور را مجلس اداره کند. این مطلب را با قاطعیت کامل بیان می‌کردند.
* حتی در خصوص نیروهای نظامی، و به‌ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که همواره مورد تکریم امام بود و همواره می‌فرمودند: «اگر سپاه نبود، کشور نبود»، همین امام فرمودند که نیروهای نظامی در حوزه‌های غیرنظامی و سیاسی نباید مداخله نماید.
* ایشان ورود این نیروها به مسائل سیاسی و حکومتی را تقریباً شرعاً جایز نمی‌دانستند و حتی آن را حرام می‌شمردند. این نکات، مسائلی است که در سنت فکری و حکمرانی امام و در قالب ساختارشکنی ایشان به‌منظور ایجاد یک نظام اسلامی شایسته و بایسته جای دارد.
* ما باید این جلوه‌های امام را به جهانیان، به ملت خود و به نسل‌های جدید که امام را نشناخته‌اند و با اندیشه‌ها، اقدامات، دیدگاه‌ها، مواضع و حرکت‌های مختلف امام آشنا نیستند، معرفی کنیم. اگر این مسائل به‌درستی شناخته شود، بدون شک بازنگری در اندیشه جامعه ما رخ خواهد داد، و مردم ما، به‌ویژه جوانان، خواهند توانست امام را همچنان به‌عنوان رهبری زنده و حاضر، در کنار خود احساس کنند و امیدوار هستیم که این‌گونه باشد.


نظرات شما