آریا جوان - خراسان / پسری هستم 31 ساله. از پدرم ارث خوبی به من رسیده است. به دختری علاقهمند شدم که از وضع خوب مالیام مطلع نیست. مادرم راضی نشد به خواستگاریاش بیاید، خودم رفتم. اما حالا مادرم به آنها زنگ زده و گفته که پسرم با این سنش پول توجیبیاش را از من میگیرد. آنها هم گیج شدند و با این ازدواج مخالف شدند. چه کنم؟
مخاطبگرامی، گفتهاید مادرم راضی نشد به خواستگاریاش بیاید. دلایل مخالفت مادرتان را بدون تعصب بررسی کنید. همه والدین به دنبال خوشبختی فرزندان خود هستند و اگر مادر شما با این ازدواج به شدت مخالفت میکند، حتما برای خودش دلایل قانع کنندهای دارد و لازم است که شما به این دلایل توجه داشته باشید و آنها را بدون جهتگیری و تعصب داشتن به این خانم ارزیابی کنید. اگر پاسخ قانع کنندهای برای آنها دارید با مادرتان درمیان بگذارید.
بدون ارث پدری، خودتان را ارزیابی کنید
به طور طبیعی هر دختری که تصمیم به ازدواج میگیرد، همسر آیندهاش را به عنوان یک تکیهگاه مطمئن میخواهد و به تبع آن انتظاراتی همچون استقلال مالی، عاطفی، اقتدار و خودکفایی را خواهد داشت. بنابراین لازم است که شما بدون در نظر گرفتن شرایط مالی خانواده خود و ارثیه پدریتان ارزیابی کنید تا ببینید که برای پذیرش مسئولیت یک زندگی مشترک و همچنین تامین نیازهای مادی و عاطفی همسرتان بدون حمایت دیگران تا چه اندازه آمادگی دارید.
درباره شغلتان شفافسازی کنید
بازار ![]()
در پیامکتان فقط به ارث پدری اشاره کردهاید و چیزی از شغلتان نگفتید. درباره شغل و آیندهتان به دختر مورد علاقهتان و خانوادهاش توضیح دهید. مطلبی را که مادرتان به خانواده دختر گفته است، اگر درست باشد به عنوان یک عامل خدشهدار کردن استقلال شما میتواند گزینه مد نظرتان را دلسرد کند چراکه معمولا خانمها روی مستقل بودن همسر آینده شان حساسیت زیادی دارند. بنابراین سعی کنید در این خصوص به آنها اطمینان لازم را بدهید.
وضعیت مالیتان را پنهان نکنید
هر چقدر که سطح آگاهی شما از موضوعات مطرح شده بیشتر باشد، یقینا تصمیمی که خواهید گرفت منطقی تر و کم خطرتر است و میزان خطا و اشتباهات را کاهش خواهد داد. در ضمن و در خصوص همه موضوعات باید با همسر آیندهتان صادق باشید. شاید به زعم شما مطرحنکردن موضوع ارثیه پدری باعث جلوگیری از نقش مادیات در تصمیم آن خانم بشود ولی به هرحال در آینده ممکن است متهم به نداشتن صداقت شوید که زنگ خطری برای ادامه زندگی مشترکتان خواهد بود.
نویسنده: دکتر حسین محرابی | روانشناس و مدرس دانشگاه